یکی یه دونه باباش، محمدمهدی عزیزمونیکی یه دونه باباش، محمدمهدی عزیزمون، تا این لحظه: 19 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

یکی یه دونس پسر خونس

شمارش معکوس تا آغاز سال تحصیلی جدید

امروز صبح وقتی از پنجره دختر بچه ها و پسر بچه های کلاس اولی رو میدیدم   که با یه شاحه گل ، دست در دست پدر و مادرشون می رفتن مدرسه   ، یاد روز اولی افتادم که محمدمهدی رو برای کلاس اول آماده کردیم و رفت به دبستان                         واقعا چه زود میگذره .....اون روز همه یه جوری استرس داشتیم                                      ...
29 شهريور 1391

این مدت چرا نیومدیم؟؟

سلام به دوس جونای گلم تو این مدت به خاطر کارای پایان نامم نتونستم (یعنی وقت نکردم) تو وب قند عسل مطلبی بنویسم الان که دارم این مطلب رو مینویسم محمدمهدی با باباش رفته صفا سیتی و من همچنان در حال حذف و اضافه متن پایان نامه ام هستم  برایم دعا کنید که بسیار محتاجم امروز محمدمهدی رو کرده به من و میگه: پس کی میخوایم بریم خرید مدرسه و من در جوابش گفتم: قندعسلم، خودت میدانی که کمبود وقت دارم ولی به زودی خواهیم رفت و بعداز کلی قانع کردنش  قرار بر این شد که توی همین هفته (تا آخر هفته) انشاالله بریم و براش خرید کنیم امیدوارم که سر قولم بمونم و وقت کنم بریم خریدمدرسه ...
20 شهريور 1391
1